آرتا جونیآرتا جونی، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

همه ی زندگی مامان و بابا

شش ماهگی.قسمت دوم:اولین سفر سه نفره.اوج خلاقیت مامانی:D

1393/3/21 0:02
نویسنده : مامان فریده
1,911 بازدید
اشتراک گذاری



                             

دوستای خوبم بقیه عکس های شش ماهگی را ادامه مطلب ببنید

گل پسرم اولین سفر سه نفره من وتو بابایی یه مسافرت کوچیک درون استانی چند ساعته بودزبان

بابایی باید واسه کاری میرفت رویان و من و توهم باهاش رفتیم

خداروشکر تو ماشین زود خوابت میبره.اینجاهم هنوز نیم ساعت نیست راه افتادیم توی پمپ بنزین دیدم گاوی(اسم عروسک محبوبته....البته گاو نیستا ما بهش میگیم گاویخندونک) به بغل اینجوری معصومانه خوابیدیمحبت

بین راه توی محمودآباد وایستادیم که گل پسر اولین بار دریا را از نزدیک ببینه

البته فکر نکنی ما توی شهر ساحلی نیستیما....ماهم دریا داریم تو شهرمون ولی کلا بابایت به دریا علاقه ندارهشاکی

اولش که خواب بودی بعد که کامل بیدار شدی خوشت اومدزیبا

اینجا هم توی ویلا....دقیقا ویلاش چسبیده به آب بود...خیلی هم سرد بود...کلی پیچیدمت سرما نخوریترسو

 

بابایی رفت به کاراش برسه من تو کریر خوابت کردم....اینجا هنوز نخوابیدی البتهمتنظر

این بود اولین سفر سه نفره ما...به من که خیلی خوش گذشت...بغل

آرتا رورئک سوار در حال کشف چیزهای جدید

یه روزی که خلاقیت مامانی گل کرد و این عکسهارا گرفت.البته زیاد جالب نشد چون هم تو همکاری نکردی هم باباجونتعصبانی

 

 

اینم پشت صحنه آتلیه ی من....یعنی تا ازت غافل میشدم غلت میزدی قه قهه

خوشتیپ کردم که برم پیش مادرجونامآرام

آرتا و ببعی جونش

من عاشق این نگاه معصومانه توام جیگر طلای منبوس

دیدید چه با کلاس میخوابمخنده

البته باید بگم این ژست ناشی از یادگیری کامل غلتیدن توسط پسری میباشد.إوا...نگفتم...آرتا جونم  ۲ اردیبهشت وقتی خونه مادرجون بودیم تنهایی غلت زد.البته قبلنا نصفه میرفت ولی دیگه کامل مسلط شد....اینجاهم تو خواب میخواد برگرده رو شکم که وسط راه متوقف شد و پاش رو اون پاش موند و همچین ژست باکلاسی را پدید آوردقه قهه

آرتا کجاست؟؟؟؟زیبا

عاشق بازی با پتو و پارچه و این چیزهایی....

منم این پتو را پهن میکنم تا تو روش بازی کنی...تو آشپزخونه بودم اومدم دیدم پسری نیست...ای بابا کجا میتونه رفته باشه....هی اینجا را گشتم...اونجا را گشتم ...متفکر

ای وای پسرم زیر پتو بودزبان

دالييييييييييييييييييييييبغل

بعد حموم....

عکس هنری که میکنند اینه ها....زبان

بازم میگم مامانی عاشقته پسر خوردنی منبوس

پسندها (7)

نظرات (15)

مرجان
21 خرداد 93 2:13
عکسات عالیییییی بود میخام گازش بگیرم بس که نازه این جیگر طلا پس عکس خودت کو؟؟؟؟
مامان فریده
پاسخ
مرسی مرجان جونم
مامانی اریان
28 خرداد 93 13:19
اتلیه ی خونگیه خوبی دارینا؟؟؟با اینکه هیشکی همکاری نکرده هنراتونو نشون دادین عکساش خیلی قشنگه من که خیلی خوشم اومد ....وای خدا واقعا واقعا واقعا اون عکسی که داره میره خونه ی مامان جوناش خوشگل و باکلاس شده چش نخوره ایشالله اسپند یادت نره
مامان فریده
پاسخ
ممنون عززیزم.قابل نداره اگه بدونی چه عرقی ریختم همین چندتا عکس را بگیرم آریان جونو ببوس
مامان دینا
28 خرداد 93 14:56
عکسا خیلی خوشمل شده مامانی دستت درد نکنه من اولش فک کردم از این فتوشاپا هست بد دیدم هنر مامانش هست واسه دینا دیر شده وگرنه امتحان می کردم
مامان فریده
پاسخ
مرسی عززیزم.خیلی لطف داری.آره هر چی کوچولوتر بهتره.تازه خوابم باشند میشه.کلی ایده دارم ولی انقده ول نیخوره این پسره که نمیشه.کاش زودتر به ذهنم میرسیدند
مینا مامان مهسا
28 خرداد 93 18:19
کلی کیف کردم جیگر ارتا خدا حفظش کنه
مامان فریده
پاسخ
ممنون مینا جونم.مهسا خوشگله را هم ببوس
مامان سمیه
28 خرداد 93 19:17
ای خدا هرروز بیشتر از دیروز عاشق این پسر میشم فریده هنرمندی بودیا واسه 7ودت ما خبر نداشتیم عکسای خیلی خوبی گرفتی دمت گرم اون عکس تیپ زدن و با کلاس خوابیدنش و زیر پتو رفتنشم خیلی خیلی دوست دهرم
مامان فریده
پاسخ
ممنون خاله سمیه جون دیگه شرمنده ام نکن امیرطاها جونم را ببوس
الهام مامان علیرضا
28 خرداد 93 22:06
خیلی خلاقانه بود و زیبا فریده جون خدا از این مامان های خلاق نصیب علیرضا کنه ماشاله دیگه داره مردی میشه آرتا جونم
مامان فریده
پاسخ
ممنون الهام جون.وای علیرضا مامان به این گلی و خلاقی داره ....شکسته نفسی نفرما عززیزم بله خاله جون مامان دیگه آقا آرتا صدام میکنه
مهسا
28 خرداد 93 22:28
سلام عزیزم مهرسامم یه گوسفند داره مثل تو عاشقشه عزیییزم
مامان فریده
پاسخ
پس کجایی تو مهساجون.دلمون واستون تنگ شده ای جان پس این ببعی محبوب دل همه بچه هست
مامان عاطی(مرجان)
29 خرداد 93 0:37
فریدهدجون خیلی هنرمندیاااا'دستت درد نکنه این آرتا چقدر خوردنی شده'هروقت از حموم اومد بیرون عوض من ماچش کن'فداش بشم میگم این کریرش مگه چقدریه که هنوز آرتا توش میره؟واسه متین زود کوچیک شد آفرین به تو مامان هنرمند و سخت کوش'میگم چرا پشت کردی به دوربین عکس انداختی؟(خخخخخ)
مامان فریده
پاسخ
مرسی عززیزم.بابا خجالتم ندید چشم حتما الام میخوایم بریم حموم کریرش مثل همه کریرهاست دیگه....البته فکر کنم.پاهاش یه کوچولو میزنه بیرون اما خوب من به عنوان صندلی ماشین استفاده میکنم خوبه...یعنی خودش مدل صندلی ماشین هم هست.... بازم مرسی.... متین جونو ببوس[ماچ
*بهار*
29 خرداد 93 2:20
عزیزمممممممممممممم بخورم این گل پسرو مرسی بهارجون.آیلین خوشگله را ببوس
سمیه
30 خرداد 93 12:45
همسری میگه امیرطاها کی قد آرتا میشه و دندون درمیاره
مامان فریده
پاسخ
به یه چشم بهم زدن
مامانی ویانا
3 تیر 93 21:52
به به فریده جون چه عکسهای خوشگل و با مزه ای از آرتا جون گرفتی اون عکس که با عروسک خوابیده خیلی بامزه است
مامان فریده
پاسخ
ممنون خاله جون
مامان ماهان
7 تیر 93 11:03
چه قدرعکسای نازی...اگه دوستداشتید به وب ماهان منم سر بزنید
مامان فریده
پاسخ
ممنون عززیزم.لطف دارید.حتما
مامانی گرفتار
17 تیر 93 17:34
سلام همشهری جالبه با این همه خلاقیت آتیلیه باحالی بود...
مامان فریده
پاسخ
ممنون.لطف کردید به وبلاگ ما سرزدید
مامان مرصاد
19 تیر 93 9:47
سلام به مامان هنرمند ماشالله خیلی عکساش نازشده البته ازخوش عکسی آرتاجون هم هستا خاله جون به وب منم بیادیگه.
مامان فریده
پاسخ
ممنون عززیزم.لطف داری شما بله دیگه حتما سر میزنم.
mamane araz
23 تیر 93 12:21
akh ke che axaee.... manam az on ax-ha gereftam az araz kheyli naz mishe.on ax ham ke zire patoo bod kheyli khande dare.khoda hefzesh koneeeeeeeeeeeeeeeeeeee arta joooooooooooon ro
مامان فریده
پاسخ
ممنون عززیزم نمیدونستم ایده ها و عکاسیم انقدر طرفدار داره بازهم خیلی ممنون خاله جونم راستی خیلی وقته وب آراز خوشگله را آپ نکردیوما منتظریما