آرتا جونیآرتا جونی، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

همه ی زندگی مامان و بابا

قشنگ ترین روز زندگی مامانی

آرتای خوشگلم روز  شنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۳۰ توسط آقای دکتر فروزان در بیمارستان نیمه شعبان ساری چشمای خوشگلشو به این دنیا باز کرد.      بفرمایید ادامه مطلب بعد از کلی فکر و استرس و مشورت با مادرجون ها و عمه و خاله و... دیگه تصمیم قطعی را واسه سزارین گرفتم. به مادرجون گفتم جمعه بیاد پیشم که شنبه باهام بریم بیمارستان.شب آخر یه خس و حال خاصی داره مامانی.میدونم واسه تو هم همینطور بود...خوشحالی...ترس... اضطراب...نگرانی...همه ی اینها بود.موقع خواب همش میگفتم یعنی جدی جدی فردا شب دیگه تو شکمم نیستی و کنارمی.چقدر زود گذشت نه ماه.همش دعا میکردم فرشته کوچولوم سالم باشه.ولی منی که هر وقت میخوام یه کاری صبح انجام بدم ک...
14 بهمن 1392

از اولین سونوگرافی تا زمینی شدن فرشته ی خوشگلم

آرتای خوشگلم اولین سونوگرافی که مامانی شما خوشگل پسرشو دید و صدای قلب کوچولوتو شنید ۱۶ فروردین بود که پیش دکتر شهسوارانی توی بیمارستان نیمه شعبان انجام شد.شما اون موقع ۷ هفته و ۳ روز بودی .اینم عکست حالا از این به بعد لحظات پر استرسی واسه منو بابایی شروع شد آخه به خاطر مشکل کوچولویی که ما داریم باید یه آزمایش از شما که تو شکمم بودی میگرفتند که معلوم میشد شما سالم هستی یا نه.نوبت آزمایش CVS من ۱۵ اردیبهشت بود که باید پیش دکتر اصنافی توی بابل انجام میشد. روز انجام آزمایش من و بابایی تنها رفتیم و من همش توی راه صلوات میفرستادم.کلی استرس داشتم ولی به دیگران نمیگفتم و همش میگفتم یه آزمایش ساده است.توی مطبم با چند تا از مامانا صحبت  م...
13 بهمن 1392